مهتا جونمهتا جون، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

(◕‿◕) مهتای من بی همتاست (◕‿◕)

دخترم به یاد داشته باش آنقدر دوستت دارم که به خاطرت با تمام سختی های دنیا خواهم جنگید به من تکیه کن که تکیه گاهت عاشقانه دوستت دارد

جریان تلوزیون دین مهتا

تو آمدی و خدا خواست دخترم باشی و بهترین غزل توی دفترم باشی تو آمدی که بخندی ، خدا به من خندید خدا کند که ببینم عروس گلهایی  خدا کند که تو باغ صنوبرم باشی خدا کند که پر از مهر مادرم باشی همیشه کاش که یک سمت ، پدرت باشد تو هم بخندی و در سمت دیگرم باشی  تو آمدی که اگر روزگارمان بد بود تو دست کوچک باران باورم باشی  بیا که روی لبت باغ یاس می رقصد بیا گلم که خدا خواست دخترم باشی تو آمدی و خدا خواست از همان اول تمام دلخوشی روز آخرم باشی دخترم عسلم عاشق تلوزیون دیدنی تو مدتی که بیداری تلوزیون هم باید روشن باشه حتی اگه نبینی و یه جای دیگه باشی تا بفهمی خاموش شده از همون جا صدا...
31 خرداد 1393

طرز خوابیدن مهتا

دخترم عزیزم این عکس را می بینی درست قضیه خوابیدن من و تو و بابایی هستش خونه قبلی که بودیم تختت  کنار تخت خودمون بود حالا خونه جدید که اومدیم با فکر اینکه کم کم بری و به تنهایی خوابیدن عادت کنی تختت را در اتاق خودت گذاشتیم چند روز خوب بود ولی هم ترس اینو داشتم که تنهایی از روی تختت بیافتی (با اینکه حفاظ داره) هم من مامانی تنبلی بودم و حوصله اینو نداشتم بیام و شیرت بدم و برگردم برا همین میاوردم روی تخت خودمون پیش ما بخوابی از اونجایی که تو وقتی خوابی مثل بیداریت آروم و قرار نداری کم کم بابا را مجبور کردی برود و پایین تخت روی زمین بخوابه امان از دست تو دختری که فرمانروایی اگه مادر شوهری بفهمه عروس و نوه اش روی تخت میخوابن و پ...
22 خرداد 1393

عکس های جا افتاده+19 ماهگی

19 ماهگیت و ورود به 20 ماهگیت مبارک باشه عزیزم داری بزرگ میشی هااااااااااااا گفته بودم چند تا عکس میزارم واقعیتش خیلی بود من این چند تا را انتخاب کردم  مهتا و سفره هفت سین سال نو خونه مامان جون من که با این وروجک شیطون سفره امسال را بی خیال شدم خونه مامان جون هم به همین دلیل توی پاسیو خیلی مختصر گذاشتن و یه مبل بزرگ هم جلوی پاسیو تا از دست این دوتا نوه شیطون در امان باشه ولی مهتا که کم نمی اورد از روی مبل بالا میرفت و خودش را به شکلات ها میرسوند روز سوم این سفره هم جمع شد (خداااااااااااااا) (برای اولین بار سرمه به چشم های نازت کشیدم گل دخترم ) همیشه مهتا گلی میخواست کفش نو خودش را دربیاره اونم...
3 خرداد 1393
1